فلک گشته سرگشتهٔ کوی او


بود روی عالم همه سوی او

همی می رسد بر مشام دلم


ز گل خاصه از اهل دل بوی او

مه و مهر بین بر کمیت فلک


شب و روز اندر تکاپوی او

نه آغاز پیدا نه انجام و هست


تمامی یکی پرتو روی او

شمیم جنان چیست با نگهتش


کجا طوبی و قد دلجوی او

تو و کوثر و سبحهای پارسا


من و جام و زنار گیسوی او

بدین ضعف کردیم آهنگ عشق


دل و خسته و زور بازوی او

رخم زرد و مویم سفید اشک سرخ


سیه روز و سودائی از موی او

ز اسرار گر سر برد نیست باک


دو گیسوش چوگان سرم گوی او